|
سه شنبه 29 اسفند 1391برچسب:, :: 1:56 :: نويسنده : m-sh
4- هنوزم دارم حسرت عدم به کارگیری پ ن پ های دوره راهنمایی رو میخورم. مثلآ معلم انگلیسی یه سیب روی تخته سیاه می کشید و ما رو صدا می کرد می گفتم فلانی عربی رو که دیگه نگو
5-بابامون شاکی و عصبانی از سر کار اومده خونه گفتیم :چیه؟ چی شده؟ گفت این شاعر چقدر حرف قشنگی زد که : از ماست که بر ماست. من هم که دنبال سوژه بودم سریع گفتم: پـَـ نـَـ پـَـ خیار ماست...از ماست، ماستِ موسیر هم از ماست. همه از گاو است که بر ماست!!! اینو گفتم و در رفتم.
6- از دختره خوشم اومده، حالا موندم چطور به مامانم بگم. گفتم: مامان، آیا حق دارم دختر مورد علاقه ام رو خودم انتخاب کنم؟ می گه :حق انتخاب برای ازدواج رو می گی؟ پـَ نـَ پَــ حق داشتن انرژی صلح آمیزه هسته ای رو می گم!!!
7- به خانواده دختره زنگ زدیم می گیم :یه وقتی رو تعیین کنید برای امر خیر مزاحمتون بشیم، می گن: برای خواستگاری دخترمون؟ پَـ نَـ پَـ برای حل موضوع هسته ای ایران خدمت می رسیم!!!
8- از خواستگاری برگشتیم خونه، مادر بزرگمون ازم می پرسه، :چی شد؟ به توافق رسیدید؟ گفتم: پَـ نَـ پَـ بدون ضامن هستم و الان منفجر می شم!!!!
میگه:پراید132؟؟؟
پ ن پ بوگاتی ویرون مدل 132 تحت لیسانس سایپا!!!!
منبع:panapa.ir
نظرات شما عزیزان: ![]()
![]() |